فدای بوسه هات دخترکم ....
وقتایی که با هم بازی میکنیم رو خیلی دوست دارم بچه میشم و مثل تو بچگی میکنم با همه وجودم لذت میبرم که منو همبازی خودت قبول میکنی و کلی ذوق میکنیم با هم ....
یه وقتایی میشه که من مثلا ازت ناراحت میشم و لب و لوچمو آویزون میکنم که بیای منت کشی !
ای خداااااااااااا .... من عااااشق این لحظه ام !که میای با هر ترفندی هست خودتو بهم برسونی و بوسم کنی اونم بوسه های صدادار و عمیق که تا من بهت نخندم و جواب بوستو ندم به بوسه کردنات ادامه میدی ...
حیف که دلم ضعف میره و این بازی رو زود تموم میکنم و با تموم وجود بغلت میکنم و بوسه بارون میشی و الا کیه که این بوسه های نمکی تورو نوش جون کنه و سیر بشه؟؟؟
با هر بوسه ای که میزنی خستگی هام در میره و به اندازه هزار سال انرژی میگیرم
آخه چی دارن این بوسه های قندو عسلت که انقدر بهم میچسبه نازنینم ...
من فدای بوسه ها و صدای بوسیدنت بشم که هر کدومش ضبط میشن تو این قلب عاشقم ....