رهارها، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

بهانه زندگی من

اولین شب تنهایی من...

1393/1/21 1:46
نویسنده : مامانی
473 بازدید
اشتراک گذاری

امشب اولین شبیه که پیشم نیستی دخمل نازم ...

مادر اینا بعد از دو هفته دوری از شمال برگشتن ... تو همراهشون رفتی خونشون ... شب منو بابایی اومدیم اونجا ولی حاضر نشدی با ما برگردی و در کمال خونسردی فقط گفتی تو اگه میخوای بری برو..!!گریه

چه زود بزرگ و مستقل شدی عزیزکم ؟؟... من هنوز سیر نشدم از همیشه با تو بودن ... منو جا گذاشتی رها ...........

میدونم که امشب هم به عادت هر شب پامیشم چکت کنم که عرق نکرده باشی یا سردت نباشه ..

که با کوچکترین صدات پاشم  برای آب دادن بهت  یا دستشویی بردنت ...

عزیزکم ... خیلی دلتنگتم ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

shadi
22 فروردین 93 21:01
مامان شیوا دخملی داره بزرگ می شه .این 3 سال چه زود گذشت. راست میگی شادی جون ... این منم که تو این سه سال همون مامانم با همون انتظارات...