رهارها، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

بهانه زندگی من

چش چش دو ابلو....

1392/2/4 15:09
نویسنده : مامانی
183 بازدید
اشتراک گذاری

از چند تا شعري كه ياد گرفتي اينو هرشب موقع خواب رو صورت ماماني ترسيم ميكني و ميخووني... چش چش دو اَبلو. دَماگ و دهن يه گِردون. گُش گُش دو تان گُش. موخانَشه شَلامو(اگه بدوني چقدر سعي كردم اين قسمتو حفظ كنم!) چوب چوب يه گردن. اينم يه گردىِ تن دوباره ميگي گُش گُش دو تان گُش ........ شعر يه توپ دارم قلقليه. توپ سفيدم. تاب تاب عباسي. زیرِ نورِ مهتاب (سی دی با نی نی) شعراي كتاب گربه به من ميو داد از شاعر كشاورز كه منم خيلي دوسشون دارم شعرايي كه خيلي بيشتر دوسشون داري و ميخوني :اتو. كبريت. تق تق. گره شعر پيشي پيشي جون چه نازي رو هم بلدي همينطور اتل متل توتوله. لي لي لي لي حوضك خيلي وقتام ميري سراغ كتاب قصه هاتو با صداي بلند ميخوني و ورق ميزني..... اينجوريه كه همه بهت ميگن پرفسور!و واسه همينه كه موهات كم پشته!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)