همبازی...
رهای ناز مامان همیشه دنبال همبازیه فرقی هم نمی کنه طرفش کی باشه هر کس از من و مادر و پاپا و شادی و بابایی و دایی پشمان گرفته تا بچه های کو چیک و همسن و سال خودت ...
با من که همه جور بازی میکنیم از قایم موشک و بپر بپر رو تخت و خونه سازی و نقاشی و رقص و ....
با بابایی بیشتر دوست داری پازل و خونه سازی بازی کنی ...
با پاپا و مادر دوست داری با آیپد و خونه سازی بازی کنی ...
با شادی هم همه جور بازی میکنی مثل بپر بپر و خونه سازی و قایم موشک مخصوصا قایم شدن تو جاهای تقریبا ناممکن که از شادی هم دعوت میکنی باهم برین قایم بشین مثل کمد رختخواب ها یا زیر میز و صندلی
طفلی شادی هم وقتی عشوه گریاتو موقع پیشنهاد بازی دادنت میبینه نمی تونه مقاومت کنه (البته این موضوع در مورد همه صادقه و کسی قدرت مقاومت نداره!) اونوقت اگه شادی بازی نکنه میگی بیاا دیگه وگرنه باهات قهر میشم میرمااااااااااا... شادی ازت میپرسه کجا میری ؟ میگی میرم تولد بابایی هااااا....!
بعد اگه شادی بخواد بیاد تو جمعمون یه نفسی تازه کنه میگی بیااا دیگه قهر نکن رخا تورو دوست داره چرا قهر کردی ؟!!....
وقتی هم که میریم پارک بچه های زیادی دوست دارن باهات بازی کنن مخصوصا پسرا بعدش هم تو بهشون پیشنهاد میدی که با من دوست میشی؟؟؟؟؟؟؟ و شروع میکنین دنبال همدیگه دویدن و سر خوردن از سر سره....
عزیزم آخه خودت بگو !!کی میتونه با این همه شیرین زبونیات و ناز و عشوه کردنات بهت جواب منفی بده...