رهارها، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

بهانه زندگی من

دومین سفرت به شمال

1391/5/17 1:06
نویسنده : مامانی
460 بازدید
اشتراک گذاری

تو اولین سفرت چون تجربه کردیم که چقدر خوش سفری!! جرات پیدا کردیم و اوا یل شهریور ماه یک هفته دیگه با دایی پژمان اینا سفر هفته ای رو شروع کردیم چون تعطیلات تابستونی بابایی شروع شده بود 

از اونجایی که سفرمون به ماه رمضون میخورد تقریبا خلوت بود 

 اینبار اومدیم به روستاهای گیلان ...تو اون یک هفته اغلب کنار ساحل ویلا اجاره میکردیم و به قول دایی پژمان هر روز تنی به آب میزدیم تو رو تو کریر میذاشتیم و یکی هر سری پیشت میموند وبقیه میرفتن تو آب  یه روز اونقدر بهم اصرار کردن که با بابایی و دایی پژمان و زندایی شادی فرستادمت دریا البته تا کم تو آب رفتی و بعدش زودی اومدیم بردیمت حموم که پوست لطیفت اذیت نشه عکسی نشد که بگیرم از دریا رفتنت چون یهویی شد و من تصمیم نداشتم تو رو تو آب ببرم 

و عکسی که تو ارتفاعات جاده خلخال که رفته بودیم ازت که تو خواب ناز بودی گرفتم

بعد از اون یک هفته فهمیدیم آخر هفته به عروسی دختر داییم دعوتیم و دوباره باید بیایم  برگشتیم کرج و 2 روز بعد با مادر جون اینا و دایی محمد و دایی احمد اینا 3 ماشینه اومدیم دوباره شمال!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)